تونی بنت، خواننده دوست داشتنی پرای راک که مورد قدردانی و دوست داشتن همه از نسل گرانج تا لیدی گاگا قرار گرفت، روز جمعه درگذشت.. او 96 سال داشت. سیلویا واینر، روزنامه نگار بنت، مرگ این خواننده را تایید کرد آسوشیتدپرس.
در سال 2016 تشخیص داده شد که بنت مبتلا به آلزایمر است و از از دست دادن حافظه رنج می برد که یکی از علائم اصلی این بیماری است (که درمانی برای آن وجود ندارد). با این حال، وضعیت بنت تا اوایل سال 2021 به طور عمومی اعلام نشد.
بنت با باریتون کمی دانهدار، رفتار موجدار و بینی مشکی قابل تشخیص خود، در سالهای بلافاصله پس از موفقیت اولیه فرانک سیناترا، تبدیل به یکی از محبوبترین نوازندگان این کشور شد. او استانداردهای کتاب سرود بزرگ آمریکایی و همچنین آهنگ هایی را از همه از هنک ویلیامز گرفته تا بیتلز به عاریت گرفت. در طول مسیر، او با همکاری با هنرمندانی مانند Count Basie به ورود موسیقی جاز به جریان اصلی کمک کرد. علامت تجاری او “I Left My Heart in San Francisco” بعداً در تالار مشاهیر گرمی ثبت شد.
بنت در طول هشت دهه فعالیت برجسته خود برنده 18 جایزه گرمی شده است که مهمترین آنها جایزه بهترین آلبوم سال برای آلبوم سال 1994 است. MTV Unplugged که شامل همکاری با الویس کاستلو و کی دی لانگ بود. او همچنین برنده جایزه گرمی شد گونه به گونههمکاری او با گاگا در سال 2014 و احترام صنعتی که او از آن برخوردار بود در سال 2006 نشان داد. دوئت: کلاسیک آمریکایی، که بنت را با پل مک کارتنی، التون جان، دیکسی چیکس، استینگ، بونو، جان لجند و بیلی جوئل و دیگران همراه کرد.
بنت به اشتراک گذاشت: “آنها آن را “unplugged” می نامند، اما من سال هاست که از نظر آکوستیک در اطراف هستم، می دانید؟ رولینگ استون در سال 1995. «جوانان با مخاطبان مسن تر تفاوت زیادی دارند. شما واقعاً در آن هستید؛ شما واقعا می دانید چه اتفاقی دارد می افتد. چیزی که در مورد آن دوست دارم این است که مدتها پیش این نوع تحسین جمعی را از سوی مخاطبان جوان تجربه کردم، اما نمیدانستم چگونه با آن کنار بیایم.”
اما بنت علیرغم شخصیت عموی ساده و خوش اخلاقش، شورش هایی را تجربه کرد و به ندرت به تصویر هنرمندان وگاس که اغلب متهم به محافظه کار بودن موسیقی و سیاسی بودند، پایبند بود. در طول خدمت خود در ارتش ایالات متحده، او با تعصب نژادی مواجه شد و از نزدیک شاهد وحشت اردوگاه های کار اجباری بود. او بعداً به قهرمان بی عدالتی اجتماعی تبدیل شد (در راهپیمایی سلما در سال 1965 با دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور شرکت کرد)، بر اعتیاد به کوکائین غلبه کرد که تقریباً او را کشته بود، و در دهه 1970 یک دوره آزمایشی داشت که تقریباً به کار او پایان داد.
بنت در 3 آگوست 1926 در کوئینز، نیویورک، آنتونی دومینیک بندتو به دنیا آمد و در دبیرستان هنرهای صنعتی نیویورک تحصیل کرد. او برای خرج خانوادهاش در دوران رکود، مدرسه را رها کرد و سر کار رفت و در نهایت شغلی به عنوان پیشخدمت خوانندگی پیدا کرد. در سال 1944، در مراحل بعدی جنگ جهانی دوم، او به ارتش ایالات متحده فراخوانده شد و مجبور شد سنگرها را حفر کند و از گلوله های آلمانی فرار کند. او در خاطرات خود در سال 2016 می نویسد: “گاهی اوقات ما شنیدیم که آلمانی ها با یکدیگر زمزمه می کنند.” الان شروع میکنم، با همکاری اسکات سایمون نوشته شده است. «مطمئنم که آنها هم صدای ما را می شنیدند… ما فقط می خواستیم شب را زنده بگذرانیم. … ما با انفجار این گلوله های عظیم و بلند بیدار می شدیم و به فریادها گوش می دادیم.» گردان او به آزادسازی اردوگاه کار اجباری در نزدیکی اردوگاه کار اجباری بدنام داخائو در آلمان کمک کرد.
همچنین در ارتش بود که او اولین برخورد آزاردهنده خود را با تعصب داشت: اتاق های غذاخوری جداگانه برای سربازان سیاه و سفید. بنت پس از صرف شام با یکی از همکلاسی هایش – یک دوست سیاهپوست دبیرستانی – از سرجوخه به خصوصی تنزل یافت و به مقام پایین تر منصوب شد. او در مقاله قبلی خود نوشت: “این نمونه باورنکردنی دیگری از سطح تعصبات گسترده در ارتش در طول جنگ جهانی دوم بود.” زندگی خوب.
بنت ابتدا در یک گروه موسیقی آواز می خواند و پس از جنگ نیز به این علاقه ادامه داد و با بودجه GI Act در American Theatre Wing در نیویورک تحصیل کرد. او برای کم اهمیت جلوه دادن میراث ایتالیایی خود – نتیجه دیگری از تجربه ارتشش – نام خود را به “جو باری” تغییر داد و شروع به خواندن در کلوپ های نیویورک کرد. شکست بزرگ او زمانی اتفاق افتاد که در اوایل دهه 1950 برای پرل بیلی خواننده و بازیگر در یک کلوپ گرینویچ ویلیج باز شد. باب هوپ که در آن زمان یکی از بزرگترین و جریانهای سرگرمکننده در کشور بود، بنت را در آنجا دید و از او دعوت کرد تا یکی از برنامههای هوپ را افتتاح کند. هوپ تأثیر مهم دیگری بر زندگی بنت گذاشت و به او گفت که «جو باری» را رها کند و به جای آن به سراغ «تونی بنت» برود که برگرفته از نام واقعی او بود.
بلافاصله پس از آن، بنت با کلمبیا رکوردز قرارداد بست و اولین تک آهنگ خود را به نام بخاطر تو در سال 1951 منتشر کرد. او ویلیامز را پوشش داد “قلب سرد سرد” و 20 آهنگ برتر پاپ را داشت “آیا می توانید آن را در قلب خود پیدا کنید؟” (1956)، که به باریتون خود حالتی از بیگانگان را داد و سبک تر به نظر می رسید. “در وسط یک جزیره” (1957). اما بنت که به جای تقلید از خوانندگان دیگر، سبک آوازی را مبتنی بر تقلید از سازهای جاز توسعه داد، همچنین عشق عمیقی به جاز داشت که منجر به تولید دو آلبوم با کنت بیسی در سال 1959 شد.
معروف ترین آهنگ او، آهنگ غم انگیز “I Left My Heart in San Francisco” که توسط جورج کوری و داگلاس کراس نوشته شده بود، در ابتدا قسمت B تک آهنگ “روزی روزگاری” بود. اما جنبه منفی روی کار آمد و منجر به موفقیت در 20 برتر در سال 1962 شد. بنت نوشت: «ترانه «عشق من آنجا در سانفرانسیسکو منتظر است» درخشندگی ترانه سرایی است. الان شروع میکنم. “این قلب شما را لمس می کند. آیا این یک عشق قدیمی است که پشت سر گذاشتی؟ عشق جدیدی که امیدواری پیدا کنی؟»
بنت که مدتها حامی حقوق مدنی بود – به ویژه پس از حادثه او در ارتش – پس از دعوت دوستش هری بلافونته در راهپیمایی سلما شرکت کرد. بنت بعداً اعتراف کرد که در ابتدا مطمئن نبود. بنت گفت: «گفتم که نمیکنم، همه چیز را پشت سر میگذارم». در سال 2013 به یاد آورد. “اما بعد [Belafonte] به من گفت چه اتفاقی افتاده است؛ چه شد، چند سیاهپوست چطور سوزانده شدند، چطور روی آنها بنزین ریختند و آنها سوختند. وقتی این را شنیدم، گفتم: «با تو می روم.» تازه فهمیدم که این دیوانه است.
مانند بسیاری از همتایان غیر راک خود، بنت در طول دهه 1960 با مشکلات حرفه ای روبرو شد. موهای کوتاه، استایل شیک و بیزاری از راک از محبوبیت او کاسته است. پس از اینکه کلمبیا در سال 1971 او را مجبور به ضبط آلبومی با استانداردهای پاپ و راک (از جمله آهنگهای بیتلز، استیوی واندر و جیمی وب) کرد، به زودی این لیبل را ترک کرد و لیبل خود را به نام Improv تأسیس کرد.
نتیجه مجموعه ای از آلبوم های تحسین شده بود (از جمله دو آلبوم با پیانیست بیل ایوانز) که اعتبار موسیقی جاز بنت را تقویت کرد. اما آلبوم ها فروش خوبی نداشتند و در اواسط دهه، بنت زندگی نسبتاً انحطاطی در لس آنجلس داشت و به مصرف کوکائین و علف های هرز می پرداخت. وقتی در وان حمام خانه از هوش رفت، تقریباً غرق شد. ساندرا گرانت، همسر وقتش، او را نجات داد. او در مورد دوستان موسیقیایی که در آن زمان به همان اندازه بخشنده بود، نوشت: «ما به روشهای مختلف به یکدیگر گفتیم که مواد مخدر همان چیزی است که افراد خلاق برای رهایی از تخیلات خود یا ملایم کردن واقعیتهای خشن دنیای ناعادلانه استفاده میکنند.
در دهه 1980، پسر بنت، دنی، نظارت بر حرفه او را آغاز کرد. بنت دوباره با کلمبیا قرارداد بست و آلبومی را منتشر کرد که با استقبال خوبی روبرو شد هنر تعالی در سال 1986. تحت هدایت پسرش، بنت از کنسرت های لاس وگاس انصراف داد تا در دیوید لترمن و بعدها ظاهر شود. سیمپسونها. این قمار نتیجه داد: با ادامه بدتر شدن وضعیت سلامتی سیناترا، بنت که همیشه چهره جنگجوی کمتری نسبت به سیناترا داشت، به یکی از آخرین حلقه های نسل قبلی تبدیل شد. و اصرار او بر پایبندی به ترانه های جورج و ایرا گرشوین، ایروینگ برلین، کول پورتر و دیگر ترانه سرایان کلاسیک پیش راک باعث شد که او به جای قدیمی بودن، سازش ناپذیر به نظر برسد.
این استراتژی در سال 1994 با انتشار کتاب او نتیجه داد MTV Unplugged ظاهر و آلبوم ها در مراسم گرمی سال بعد، او با راک های دهه 90 مانند رد هات چیلی پرز آشنا شد. بنت در مورد فلی گفت: «من واقعاً او را دوست دارم رولینگ استون در سال 1995. من آنتونی را دوست دارم [Kiedis]، به. اینجا من با کت و شلوار و کراوات هستم و آنتونی کاملا برهنه است و فلی همه جا خالکوبی کرده بود. تنها چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود: «مامان من تو را دوست دارد.» ما از آن زمان به این نتیجه رسیده ایم!» در سال 2004، بنت برای شرکت در جمع آوری کمک مالی سالانه مدرسه بریج نیل و پگی یانگ دعوت شد، جایی که او صحنه را با نیل یانگ، چیلی پپرز، پل مک کارتنی و سونیک یوث به اشتراک گذاشت.
بنت حتی وقتی وارد هشتاد سالگی شد، خستگی ناپذیر باقی ماند. در مارس 2011، بنت یک دوئت “بدن و روح” را با امی واینهاوس برای دومین آلبوم دوئت ضبط کرد. چهار ماه بعد، واینهاوس مرد. RS چندین سال بعد «همه نگران این بودند که اوضاع چگونه پیش خواهد رفت. وقتی به او گفتم که سالها پیش تحت تأثیر یک خواننده بزرگ جاز قرار گرفته است، او گفت: “میدانی؟” و فقط همه چیز را تغییر داد. چیزی که در مورد او متاسفم این است که او واقعاً بهترین هنرمند جوانی است که در 10 یا 15 سال گذشته در صحنه فعلی ملاقات کرده ام. او یک هنرمند جاز واقعی است. این خیلی غم انگیز است که او مرد. من سعی کردم او را از مواد مخدر کنار بگذارم، اما متأسفانه هرگز فرصتی برای صحبت با او پیدا نکردم.» (این دوئت بعدا برنده جایزه گرمی شد.)
در سال 2014، بنت که اکنون یک دولتمرد بزرگ پاپ است، با یکی از طرفداران فداکار، گاگا، برای اولین بار از دو همکاری همکاری کرد: گونه به گونه. این جفت شدن غیرعادی به نظر می رسید، اما عشق گاگا به کتاب سرود بزرگ آمریکایی، آن را به یک جفت طبیعی تبدیل کرد. بنت به RS گفت: «او بسیار شگفتانگیز است – من شخصاً فکر میکنم قدش به اندازه الویس پریسلی – اگر بلندتر نباشد – خواهد بود. “او یک رعد و برق نخواهد بود. او بیش از حد مجری است. او واقعاً تحصیلات خوبی از جولیارد گرفت، می دانید، او پیانو و آواز خواند. او می داند دارد چه کار می کند.» این آلبوم برنده جایزه گرمی بهترین آلبوم آواز سنتی پاپ شد.
بنت که در شهر نیویورک زندگی می کرد، یک نقاش مشتاق نیز بود. در سالهای بعد او یک آلبوم دوئت با دایانا کرال ضبط کرد (عشق اینجاست که بماند) و به تازگی آلبوم دومی را با گاگا تکمیل کرده بود که قرار است در سال 2021 منتشر شود. از او همسر سومش سوزان نیز به یادگار مانده است که در سال 1985 با او آشنا شد و در سال 2007 ازدواج کرد.